شهید غلامــرضا آقــاجــانی زارمی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید غلامــرضا آقــاجــانی زارمی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید غلامــرضا آقــاجــانی زارمی

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام غلام رضا آقاجانی زارمی از شهدای دانش آموز شهرستان نکا می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : هادی
تاریخ تولد : 1346/03/01
تاریخ شهادت : 1365/12/17
محل تولد : نکا
گلزار شهدای نکا
نحوه شهادت : اصابت گلوله توپ
محل شهادت : شلمچه - عملیات تکمیلی کربلای 5
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

آخرين مطالب

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

تولد [سن هنگام شهادت 19 سال و 9 ماه]


شهید غلامرضا آقاجانی زارمی (1346_1365) متولد روستای زیبای چناربن زارم شهرستان شهید پرور نکا استان مازندراناست. غلامرضا آقاجانی زارمی در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام  متولد شد ، مادرش گل خانم آقاجانی و پدرش هادی نام داشت.

 

تحصیلات ؛ خانواده و ازدواج [متوسطه][مجرد]


غلامرضا آقاجانی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت ، تحصیلات را در مقطع دیپلم تجربی با موفقیت پایان رسانید .شهید بزرگوار مجرد و فرزند اول خانواده بود.

 

شهادت [بسیجی_لشکر25کربلا_شلمچه][رسته بهداشت][عملیات تکمیلی کربلای5][شهید سال هفتم جنگ تحمیلی]


غلامرضا آقاجانی در عضویت بسیجی و در لشکر 25 کربلا به اسلام خدمت می کرد که در 1365/12/11 هجری شمسی درشلمچه و در عملیات تکمیلی کربلای پنج شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت . پیکر پاک شهید آقاجانی پس از سال ها مفقودالاثر بودن در مورخه 1373/12/27 تشییع و در گلزار شهدای شهر نکا دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

بسمه تعالی

و آنان که در راه رضای خدا از وطن خود هجرت گزیده و در این راه کشته شدند یامرگشان فرا رسید البته خدا رزق و روزی نیکویی بهبشان میگرداند که همانا خداوند بهترین روزی دهندگان است)

زندگی نامه رزمنده دلاور بسیج مفقودالاثر غلامرضا آقا جانی عضو شورای پایگاه مقاومت شهید الیاس باقری

برادر رزمنده و فداکار اسلام غلامرضا آقاجانی در دهم آبان 27 رجب روز بعثت پیامبر اکرم(ص) در سال 1346 در یک خانواده مذهبی اسلامی و متدین در روستای زارم رود چناربن نکا چشم به جهان گشود . از آنجایی که غلامرضا در کوچکی بسیار دوست داشتنی بود و علاقه زیادی که ذاتی ایشان نسبت به او داشت وی را به مشهد مقدس برد و در همانجا در سن 6 سالگی به مدرسه میرود وتا سال دوم دبستان در مشهد درس می خواند و پس از آن مجددا به روستای خود چناربن هزار جریب می آید و در آنجا کلاس سوم و چهارم ابتدایی خود را با موفقیت و با نمرات بسیار خوب پشت سرگذاشت سپس جهت ادامه تحصیل خود به نکا می آید و کلاس پنجم ابتدایی و دوران راهنمایی را با موفقت  هرچه بهترو کسب رتبه خوب در بین همشاگردان خود به اتمام میرساند در دوران تحصیلات راهنمایی غلامرضا انقلاب شکوهمند به رهبریت امام بزرگوار آغاز شد ایشان با اینکه در زمان انقلاب سن زیادی نداشتند از همان کوچکی به فرایض دینی خود می پرداخت و سر وقت نماز خود رامیخواند و در سن 9سالگی در ماه مبارک رمضان مرتبا روزه میگرفت و در ابتدای انقلاب جهت به ثمر رسیدن انقلاب  نقش موثری را داشت از ابتدای تظاهرات و راهپیمایی ها در شهرنکا شرکت داشتند از جمله فعالیت ایشان در زمان انقلاب به برادران خود که شب های انقلاب بر علیه رژیم شاهنگ شاهی شعار مینوشتند یاری میکرد –اعلامیه ها و پوسترهای حضرت امام را بین مردم پخش مینمود غلامرضا عاشق و شیفته اسلام و انقلاب بود به همین خاطر فعالیت های زیادی جهت پیروزی انقلاب اسلامی داشتند فعالیت مستمر ایشان در زمان انقلاب موجب آزارو رنجش ضد انقلابیون شده بود به همین دلیل عده ای از ضد انقلاب او را شناسایی کرده میخواستند که اورا دستگیر نمایند ولی خوشبختانه ازحیله و نقشه های شوم آنها متوجه یشود و با هوشیاری و زیرکی خود از چنگ آنها میگریزد ایشان ضمن فعالیت در زمان انقلاب به تحصیلات خود میپرداختند و تا اینکه جنگ بر کشور عزیز ماتحمیل میشود غلامرضا با توجه به فعالیت و زحماتی که در به ثمر رسیدن انقلاب کشیدند جهت حفظ دستاورد های انقلاب هیچوقت وجدانش اجازه نمیداد که اجنبی به مملکت و ناموس ما تجاوز کند و او آرام و ساکت بنشیند لذا تصمیم میگیرد جهت یاری به رزمندگان اسلام پا به عرصه میدان جنگ بگذارد ولی سن او بسیار کم بود و مسئولین امر اجازه نداشتند با این سن کم او را به جبهه بفرستند او تصمیم میگیرد که تاریخ تولد خود را در شناسنامه تغییر دهد و با این شیوه به جبهه برود که این کار را انجام داد وبا خوشحالی خیلی زیاد به کمک رزمندگان اسلام شتافت غلامرضا سه مرتبه به جبهه اعزام شدند بار اول به منطقه کردستان دیزلی اعزام میشوند که از ناحیه سر مجروح میشوند او سعی میکرد ماموریت خود را به خوبی و یکجا تمام نماید وقتی که به خانه میامد به سرکشی خانواده های شهدا و رزمندگان میرفت وتا آنجایی که نیاز به  کمک و همکاری بود ذره ای کوتاهی نمی ورزید. ایشان در سال 1363 به عضویت بسیج مقاومت شهید الیاس باقری نکا در آمدند و در پایگاه مقاومت نقش فعالی داشتند از اعضای فعال شورای پایگاه مقاومت محسوب میشدند در پایگاه مسئول تبلیغات و پرسنلی بودند که در این زمینه فعالیت های چشمگیری نمودند مخصوصا در جذب نیرو و جمع آوری کمک های مردمی به جبهه که از زحمات ایشان جای تقدیر و تشکر است .غلامرضا با خصوصیات اخلاقی و برخورد بسیار نیکو و شایسته ای که داشت در محله خود بسیار دوست داشتنی و محبوب بود ایشان از اعضای فعال در انتظامات نماز جمعه بودند و همچنین در تمامی صحنه های انقلاب به ویژه در دستگیری ضد انقلاب ها و منافقین نقش موثری داشتند وماموریت هایی که از طرف پایگاه مقاومت و واحد یخ سپاه به او واگذار میشد فعالانه و مطلوب انجام میداد تلاش وایثارو فداکاری واز خود گذشتگی های برادر مفقودالاثر اقاجانی آنقدر زیاد است که زبان نقلم قادر به بیان آن نمیباشد .

غلامرضا ضمن ادامه تحصیلات خود و فعالیت فراوان در بسیج و همکاریبا نهاد هاو ارگانهای انقلابی مجددا تصمیم میگیرد به جبهه برود که در سال 64جهت کمک به رزمندگان اسلام به جبهه میروند و در منطقه شط علی واحد پدافند مشغول خدمت شوند غلامرضا پس ازاتمام ماموریت در پشت جبهه مشغول فعالیت بودند ایشان در پایگاه با حفظ مسئولیت پرسنلی و تبلیغات به عنوان مسئول قسمت بسیج جوانان منصوب گردیدند و در این قسمت مشغول فعالیت شدند از جمله فعالیت ایشان برگزاری چند دوره کلاس قران در منطقه خود که با موفقیت به اتمام رسانید که در این دوره تعداد زیادی  از نوجوانان توسط ایشان به کلام و آیات ومعارف خدا آشنا شدند . او در مسابقات قرائت قران در سطح نکا چند مرتبه رتبه خوبی کسب نمود و جوائزی به او اعطا شد . غیرت غلامرضا او را اجازه نمیداد با توجه به اینکه فعالیت زیادی داشت در پشت جبهه بماند لذا برای بار سوم تصمیم میگیرد که به جبهه برود اینبار قبل از رفتن به جبهه آموزش امدادگری را با موفقیت طی میکند و طی امتحانی که از امدادگران گرفته شده بود نمره خوبی را کسب میکند و به همین منظور جوایزی به او اهدا کردند و در تعطیلات تابستان و در بهداری بخش امدادگری مشغول خدمت به مردم محروم ومستضعف بودند . او برای مرتبه سوم در سال 65 از طریق بسیج نکا به جبهه اعزام میشود و در گردان مالک لشکر 20 کربلا به عنوان نیروی رزمی و امدادگری شهامت و ایثارگریهای زیادی در عملیات از خود نشان داد و سر انجام در تاریخ 11/11/65در عملیات کربلای5 در منطقه شلمچه مفقود گردید .

پیکر نازنینش در منطقه گرم وتفدیده جنوب نا پدید گشت.

*ما زنده به آنیم که آرام نگیریم * موجیم و آسودگی ما عدم ماست  *

به امید پیروزی نهائی رزمندگان اسلام و خبر خوش مفقودین به خانواده های محترمشان .

والسلام

پایگاه مقاومت شهید الیاس باقری

 کوی شهید چمران نکاء   

میثم میثم
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۰۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر